نام خدا
قران ؛ تنها کتابی است که از نظر شیعه و سنی هرگز تحریف نشده و قابل تحریف هم نیست و بهترین دلیل بر عدم تحریف قرآن، این است که قرآن به تواتر رسیده و در هر عصرى تواتر خود را حفظ نموده است و تحقیقات تاریخى و مقایسه بین قرآنهاى موجود و قرآنهاى صدر اسلام که نسخههایى از آنها در موزههاى بزرگ جهان موجود است، نشان مىدهد که حتى یک «واو» از این کتاب الهى کم و زیاد نشده است.
براى مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید:
1- آموزش علوم قرآن، محمد هادى معرفت
2- قرآن شناسى، مصباح یزدى
3- قرآن هرگز تحریف نشده است، حسن زاده آملى
4- التحقیق فى نفى التحریف عن القرآن، محمد هادى معرفت علاوه بر آن که محتواى قرآن نیز شاهد عدم تحریف است چرا که اگر کاستى و یا زیادتى در آن وجود داشت از نظر محتوا دچار تناقض مىگشت و خود را نشان مىداد.
۵ - مصونیت قران از تحریف محمد شهرابی فراهانی
و نیز روابط ریاضى مستحکم بین سورهها و ترتیبات عددى آن نیز شاهد دیگرى بر این معناست که براى آگاهى بیشتر به کتابهایی که در باره « اعجاز عددى در قرآن » نوشته شده اند رجوع شود .
و اما برخلاف قران ؛ حدیث دارای این ویژگی نیست و در طول تاریخ احادیث زیادی جعل و تحریف شده است و برای تشخیص احادیث جعلی و تحریف شده از احادیث صحیح و موثق رشته علمی « حدیث شناسی » در میان علوم اسلامی از رونق خاصی برخوردار است .
حدیثشناسى علم رجال و درایه نامیده مىشود و راه تشخیص احادیث صحیح از غیر صحیح در آن بیان شده است. به طور خلاصه باید راوى یعنى کسى که آن را نقل کرده، شیعه و عادل و موثق باشد. براى شناخت این افراد کتابهایى برشته تحریر در امده است که تک تک راویان در آنها معرفى شده و موثق و غیر موثق بودن احادیث رسیده از انان و نیز میزان اعتماد به صداقت انان در این کتابها بررسی و اعلام شده است ( علم رجال ) . بعد از این که سند حدیث از جهت راویان بررسى شد، باید متن و مضمون آن بررسى شود که مخالف با عقل سلیم و قرآن و روایات دیگر نباشد ( علم درایه ) . این کار هر کسى نیست و مربوط به اهل فن حدیثشناسى مىباشد .
اشاره ای به منابع حدیثی مسلمین
الف) منابع معتبر حدیثى شیعه (کتب اربعه) :
1- کافى، ثقة الاسلام کلینى
2- منلایحضره الفقیه، شیخ صدوق
3- تهذیب، شیخ طوسى
4- استبصار، شیخ طوسى
ب) منابع مهم اهل سنت (صحاح ستّه):
۱- صحیح بخارى، ۲- صحیح مسلم، ۳- سنن احمد حنبل،۴- سنن ابن ماجه، ۵ - سنن نسائى، ۶- سنن ترمذى.
که در مطالب قبلی همین وبلاگ بطور مفصل به انها اشاره شده است . و نیز بارها بنا به نقل از علمای شیعه اعلام شده است که حتی به همین منابع معتبر شیعه هم اطمینان صد در صد نیست و از اشتباه و جعل و تحریف بدور نمی باشد .
توضیحی اجمالی در باره علامه مجلسی :
علامه مجلسى (ره) و کسانى که همانند ایشان بوده و هستند، داراى دو گونه کار در زمینه احادیثاند:
1- گردآورى و طبقهبندى
2- نقد و بررسى
کسى که اندک اطلاعى در مورد آثار علامه مجلسى (ره) داشته باشد به آسانى در مىیابد که روش آن مرحوم در بحارالانوار گردآورى و طبقهبندى بوده است. کارى که هر محققى در آغاز کار تحقیق باید به آن بپردازد. ( کتاب ۱۱۰ جلدی بحار الانوار بعنوان کتابخانه حدیثی شیعه معروف است و خود علامه در مقدمه کتاب عنوان کرده است که ؛ من فقط مهلت داشتم اینها را گرد اورم و فرصت پالایش و پاکسازی احادیث را نیافتم و در این مورد مثال جالبی زده ند که معروف است ) .
کار علامه مجلسى در زمان خود کار بسیار لازم و ضرورى بوده است چرا که شیعه قرنها در تحت فشار دستگاههاى حکومتى بوده و از همینرو بسیارى از احادیث و آثار آن نابود شده بود و یا در خطر نابودى قرار داشت.
بقاى کتاب و حدیث نیز در آن زمان به نوشتن و انتشار دستى وابسته بوده است. ازاینرو اگر کتابى نوشته نمىشد واز روى آن نسخههاى متعدد منتشر نمىگردید، از بین مىرفت چنان که آثار فراوانى از بزرگان عالم اسلام به همین دلیل و به دلیل حوادث و پیشامدها، از بین رفته است.
علامه مجلسى (ره) در روزگار کوتاهى که فرصتى براى شیعه پدید آمده بود (نسبت به تاریخ اسلام) همت نهاد و کتابهاى رو به نابودى شیعه را از اقصى نقاط عالم اسلام گردآورى و به طبقهبندى احادیث و تبویب آنها همت گماشت، حاصل این کار مجموعه گرانقدر «بحارالانوار» و نیز « عوالم بحرانى» است.
شأن محقق در مرحله تتبع تنها گردآورى است اما علامه مجلسى (ره) چهره دیگرى دارد که آن چهره نقد و بررسى است.
کتاب شریف «مرآة العقول»- که شرح و نقد علمى ودقیق کتاب گرانقدر کافى است- این جایگاه علامه را به روشنى آشکار مىسازد. متأسفانه برخى که از وادى تحقیق دورند، تنها یک چهره کار را دیدهاند گرچه آن نیز در جاى خود کارى لازم و ضرورى بوده است (گردآورى) و اگر بنا باشد محدث روایاتى را که فقط به نظر او صحیح مىرسد گردآورى کند، این کار عوارض بسیار نامطلوبى را در پى خواهد داشت:
اولاً، بسیارى از احادیث به دلیل عدم نقل (به ویژه در گذشتهها) متروک و محجور مىماند و کمکم از بین مىرفت.
ثانیاً، نظر محدث نوعاً نظرى است اجتهادى که بر طبق مبانى خود آن را برمىگزیند. چه بسیار مواردى که محدثى حدیثى را صحیح مىداند ولى محدث دیگر بر طبق ادله آن را رد مىکند و برعکس. بنابراین حذف روایات، بستن راه تحقیق به روى دیگران است. چه بسا امروز حدیثى فهمیده نشود ولى فردا همان حدیث راهگشاى آیندگان باشد و یا با نقطه نظرهاى اجتهادى تازه، راه براى اثبات صحت سند آن فراهم گردد.
التماس دعا